در این برهه بافت سنتی تهران به بافتی نیمه غربی و سپس غربی تبدیل و معابر جدید به سبک اروپایی با معابر قدیمی جایگزین و تحولاتی در عرصه ساخت و ساز شهری رخ داد. لاله زار در دوره حکومت قاجاریان باغی بود که به دلیل قرار گرفتن در عملکردهای مهم آن دوره مانند ارگ حکومتی، سفارتخانه ها و مسیر دهکده خوش و آب و هوای شمیران مرغوبیت نسبتا بالایی داشت.
دلبستگی ناصرالدین شاه قاجار به فضاهای شهری فرنگی از جمله خیابان شانزلیزه پاریس منجر به الگوبرداری از این خیابان و پیاده سازی آن در بخشی از باغ لاله زار شد. تبدیل لاله زار به راسته فرهنگی و تفریحی و عرضه کالاهای تشریفاتی و جذاب اروپایی که با زندگی مرسوم مردمان آن دوره کم و بیش ناآشنا بود، عناصری را پدیدار نمود که حکایت از تحول و تجدد در زندگی شهرنشین مردمان آن زمان داشت. این راسته به مدت نیم قرن به مرکز رویدادها ووقایع فرهنگی اجتماعی و تفرجگاهی اقشار مختلف مردم تهران و ایران تبدیل شد .
هنر تئاتر و سینمای ایران اولین گام هایش را در لاله زار برداشت و سپس به خیابانهای اطراف تسری یافت. هم اکنون نیز هویت فضایی آن در اذهان شهروندانی که سرزندگی لاله زار را تجربه کرده اند ماندگار است اما در چند دهه اخیرکارکرد قدیمیترینمحورفرهنگی-تاریخی تهران تغییرکرده و در حال حاضر بیشترنام آن باقیمانده است.
لاله زار دیروزی با کافهها، سینماها و حتی خیاطی ها و پارچه فروشیهای متنوع، تعطیل شد و کارکردش به صنف الکتریکی و مرکز تولید، توزیع و فروش لوازم و کالاهای الکتریکی و روشنایی سپرده شده است. محدوده لاله زار با توجه به کارکرد منطقهای و محلی فعلی خود روزانه جمعیت بسیاری را برای خرید و فروش لوازم الکتریکی جذب میکند به گونهای که معابر و پیادهروها گنجایش عابرین پیاده را ندارد اما خلوت و تاریکی آن در شب،
بستری برای تشدید فضاهای بیدفاع شهری و بروز انواع بزه شده است و در حال حاضر به علت محرومیت از تسهیلات زندگی در این محدوده و سایر مشکلات، ساکنین اصیل و قدیمی مهاجرت و افرادی بیگانه با محله و صرفا به دلایل اقتصادی در آن ساکن شده اند. که این مسئله منجر به فقدان حس تعلق به ارزش های نهفته تاریخی و تنزل ارزش های اجتماعی، کالبدی و اقتصادی آن در میان اهالی شده است.
کاهش ارزش سکونت منجر به پدیدآمدن تصویری دیگر از لاله زار که نماد تاریخ معاصر ایران تلقی میشود، شده است. شکاف میان عملکرد های تازه و سکونت به ترک ساکنین اصیل از این محدوده منجر شده و روز به روز بر روند این مهاجرت افزوده میشود. ساکنان اصلی لاله زار امروزه با رها کردن بناها و ترک این محله همچنان وابستگیهای هویتی و اجتماعی خود را مرور میکنند.
از بین رفتن هویت اصیل و اجتماعی بافت، کمبود و ناکارآمدی خدمات شهری، عدم تطابق بین سرانه های مورد نیاز و موجود، وجود املاک رها شده و بلاتکلیفی مدیریت شهری در تدوین طرحی متناسب برای این محله از مسائل و مشکلات اساسی لاله زار امروز تهران است.
خیابانی که کماکان مملو از نشانههای تاریخی و فرهنگی است هر روز به تخریب نزدیکتر میشودو در این میان پرسش اساسی آن است که آیا نماد مدرنیته عصر قجری و نوستالژیک ترین خیابان آن روزهای تهران قدیم با وجود پتانسیلهای بالقوه باید همچنان مهجور بماند؟ یکی از اقدامات اخیر مثبت و امید بخش مدیریت شهری، تملک خانه باغ اتحادیه مشهور به خانه اتحادیه است که همگان را به احیا و تبدیل این محدوده به یک پاتوق فرهنگی در قلب تهران امیدوار کرده است.
لاله زار فقط یه خیابان نیست بلکه بخشی از میراث ملی و هویت تاریخ معاصر ایران در آن نهفته است. در سایر کشورها محورهای ارزشمند اینچنینی را که زمانی محل رویدادهای فرهنگی و محفل شخصیتهای ادبی،هنری و سیاسی بوده است با بهرهگیری از پتانسیلهای ارزشمند آن به محلی برای بازدید و برنامههای گردشگری تبدیل میکنند. لذا لالهزار را نیز میتوان با انجام اقدامات و برنامههای زیر به وضعیت نوستالژیک پیشین و تقویت ذهنیتهای مثبت و حافظه تاریخی مردم برگرداند و احیا کرد:
شناسایی تک بناهای با ارزش و بازسازی آن، تامین خدمات سرانه هفتگانه از جمله پارکینگ و فضای سبز
تقویت نقش تفریحی و گردشگری خیابان لاله زار و احیای دوباره مراکز مذهبی و فرهنگی ، سینماها و سالنهای تئاتر از جمله تئاتر نصر، سینما ایران و...
انجام اقدامات بازپیرایی از جمله بازسازی بافت فیزیکی خیابان از قبیل رفع زوائد ظاهری، ترمیم کف سازیها و رفع خصوصیات نامطلوب کالبدی
معاصرسازی بافت با نیازهای امروزی برای هماهنگی ترکیب بافت های کهن با بافت نو
درگیر کردن مدیریت منطقه 12 برای احیای اتصال فرهنگی آن به کاخ گلستان و موزه ملی ایران
احیای کارکرد فرهنگی این فضا و باززنده سازی بناهای فرهنگی آن و نیز ایجاد بناهای جدید واجد کارکرد فرهنگی برای احیای هویت تاریخی این محدوده
توجه به اتصال فعالیت به سکونت و مشارکت ساکنین در بازپیرایی لاله زار به عنوان مالکان اصلی شهر؛ بر اساس نگرشهای نوین برنامه ریزی شهری، مردم و شهروندان مفهوم ذی نفعان را تداعی نمی کنند بلکه تولید کننده حیات، ارزش و عملکرد برای عرصه ها و فضاهای عمومی شهری هستند.
توجه به مرکزیت مسجد لاله زار برای ایجاد اتصال فرهنگی عمیقی که کم توجهی به آن میتواند بستر نامتناسبی از عملکرد بافت و زوال آن را فراهم کند .
نهایتا لالهزار امروزی بیش از هر چیز نیازمند یک نگاه اجتماع محور بر مبنای خروج از فضاهای بی دفاع شهری در همه ساعات شبانه روز است، لاله زار بیش از هر چیز نیازمند باز زندهسازی املاک رها شده فرهنگی و اجتماعی آن است، لالهزار بیش از هرچیز نیازمند بازخوانی هویت مذهبیاش پیرامون نگین مسجد این خیابان برای اتصال سکونت به فعالیت است،
لاله زار بیش از هرچیز نیازمند توجه به لایههای دوم وسوم به منظور متناسبسازی آنها برای تقویت سکونت و تامین نیازهای سکونت است، لالهزار برای عبور از آسیبدیدگی بافت باید بر مبنای احیای ارزش سکونت طرحی دیگر را تجربه کند. لازم به ذکر است،
یکی از برنامه های جدی مدیریت شهری جدید کلانشهر تهران احیای خیابان تاریخی لالهزار در قلب پایتخت است و برنامه عملیاتی آن در دستور کار قرار دارد که این امر میتواند قسمت پنهان هویت فضایی آن را نمایان سازد و بخشی از تاریخ مشترک کشور را که در این خیابان به صورت حافظه تاریخی باقی مانده، از خطر نابودی نجات دهد و زمینه حضور فرهنگ دوستان ایرانی و خارجی را فراهم کند. همچنین احیای چهره واقعی لالهزار میتواند محرکی برای توسعه وتشویق ساکنین برای نوسازی بافتهای فرسوده و بازآفرینی آن محدوده شود.
نظر شما